پروفسور كوچولوي من !
اين پنج شنبه كه عيد غدير بود تو با اولين تكليف رسمي اومدي خونه . توي پيش دبستاني با حرف " س " آشنا شده بودي و بايد چند تا كلمه كه س داشته باشه رو نقاشي مي كردي . از روي يه متن حرف س رو پيدا مي كرديو دورش خط مي كشيدي و در نهايت بايد از يه شعر كه توش در مورد حرف س صحبت شده بود نقاشي آزاد مي كشيدي .
شور و شوق خاصي داشتي و انصافا بدون اينكه اذيت كني با كمك هم تكليفات رو انجام دادي . خسته مي شدي ولي اصرار داشتي كه يه دفعه همه تكليفات رو بنويسي كه من با بازي سرگرمت مي كردم تا كمي سرحال بشي و دوباره ادامه تكليفات رو انجام بدي .
توي اون تكليفي كه بايد دور حرف "س "رو از روي متن خط مي كشيدي ، يكي دوبار "ش " روهم خط كشيدي . بهت توضيح دادم كه "ش "با "س " فرق مي كنه و چند تا كلمه گفتم كه ش داشت . اشتباهت رو پاك كردم و شروع به صحبت با بابايي كردم ، وقتي دوباره به دفترت نگاه كردم ديدم دور همون كلمه و حرف "ش " دوباره خط كشيدي . با لحني جدي گفتم :
- عسل ! الان برات توضيح دادم كه "ش " با "س " فرق داره !!!!
و تو جدي تر از من و كاملا دانشمندانه :
- مامان تو اشتباه مي كني . اين دفعه دور تقطه هاش خط نكشيدم . نقطه هاش بيرون دايره است . پس اين هم ميشه " س "!!!!!!!
و من و بابايي و دايي سعيد
از مشقت عكس ندارم ولي يه عكس مي ذارم كه يادگاري از اين كشف خلاقانه پروفسور كوچولوي من باشه تا بعد ها يادش بياد كه جه جوري حروف الفباي فارسي رو تحريف كرده .